Pulp cap پالپ کپ
Pulp cap: درمانی که طی آن ماده ای مانند MTA یا هیدروکسید کلسیم پالپ اکسپوز ( بیرون آمده) زنده را می پوشاند تا ساخت عاج ترمیمی و حفظ حیات پالپ مقدور شود.
Direct pulp cap پالپ کاپ مستقیم
Direct pulp cap: قرارگیری ماده دندانپزشکی مستقیما روی پالپی که به طور مکانیکی یا در اثر تروما اکسپوز شده است.
Pulpectomy پالپکتومی
Pulpectomy: حذف کامل پالپ زنده و پر کردن کانال
Pulpotomy پالپوتومی
Pulpotomy: شیوه ای از VPT است که پالپ عفونی کرونال حذف و پالپ زنده ریشه سالم باقی می ماند( حذف فسمت کرونال پالپ زنده جهت حفظ قسمت ریشه ای پالپ )
Cvek pulpotomy کوک پالپوتومی
Cvek pulpotomy : حذف قسمت کوچکی از پالپ زنده به منظور نگهداری پالپ کرونال باقیمانده و پالپ ریشه ای
Apexification آپکسیفیکاسیون
Apexification: القا سد کلسیفیکه یا مصنوعی در ریشه با آپکس باز یا تداوم تکامل اپیکال دندان با ریشه ناکامل و پالپ نکروز اگر قبل از پایان تکامل ریشه ، پالپ به طور غیر قابل برگشت درگیر شود یا نکروز شود و یا شواهدی از تحلیل داخلی وجود داشته باشد آپکسیفیکاسیون انجام می شود. در این شیوی درمانی صرفا ریشه کامل می شود اما طول ریشه افزایش نمی یابد.
آپکسیفیکاسیون شامل حذف پالپ نکروتیک و دبریدمان (حذف بخشی از بافت) کانال و قرار دادن یک ماده آنتی میکروبیال در ریشه است.کلسیم هیدروکساید سبب ایجاد نکروز استریل چند لایه شده و اجازه مینرالیزاسیون در مجاورت خود را می دهد و سبب آزادسازی فاکتورهای رشد قوی بیواکتیو از ماتریکس عاجی می شود امروزه MTA برای این منظور استفاده می شود که سازگاری بافتی و سیل خوبی دارد و PH بالای آن سبب خواص آنتی میکروبیال می شود.نکته کلیدی در آپکسیفیکاسیون سیل کامل کرونال و دبریدمان کانال ریشه است.
تکنیک انجام آن : یک حفره دسترسی وسیع به منظور حذف تمام بافتهای نکروتیک زده می شود ← شستشو و دبریدمان آرام با 1/25% WL ← سپس Naocl (هیپوکلریت سدیم) اندکی کوتاهتر از آپکس رایوگرافی تعیین می شود ← اینسترومنتیشن (عمل ورود و درآوردن فایل درون کانال) به صورت فایلینگ ملایم محیطی با فایل نسبتا بزرگ انجام می شود و پاکسازی بیشتر با شستشوی فراوان با هیپوکلریت سدیم با برداشت حداقل عاج انجام می شود (هدف پاکسازی و تخریب بیوفیلم میکروبی بر دیوارهای کانال است) ← کانال با کن کاغذی بزرگ خشک شده ← MTA به صورت پودر یا خمیر با مخلوط کردن با سالین استریل توسط پلاگر یا انتهای قطور کن کاغذی قرار می گیرد ،اگر از هیدروکسید کلسیم استفاده شود یک سد بیولوژیک در آپکس تشکیل خواهد شد در مقابل MTA سد مصنوعی ایجاد می کند.
Apexogenesis اپکسوژنزیس
Apexogenesis: یک نوع VPT (Vital pulp trapy( به منظور تداوم تکامل فیزیولوژیک و تشکیل انتهای ریشه و تشکیل عاج لذا پالپ باید زنده باشد از نمونهای آن وقتی دندان نابالغ دچار اکسپوژر کوچک تاجی پس از تروما شود اکسپوژ کوچک پالپ کپ (پوشاندن پالپ اکسپوژ شده)می شود اما اکسپوژهای بزرگتر پالپوتومی پارتسیل (برداشت و حذف قسمتی از پالپ آسیب دیده) و اگر خیلی بزرگ باشد پالپوتومی کامل (برداشت و حذف کامل پالپ کرونال و می شود.
تکنیک انجام آن شامل : بستن رابردم ← حذف پالپ ملتهب در پالپوتومی Cvek مقدار 2 تا 4 میلیمتر با فرز روند توربین همراه با خنک کننده آبی و در پالپوتومی عادی با اکسکاوتور قاشقی ← قرار دادن پنبه آغشته به سرم جهت متوقف کردن خونریزی (عدم توقف خونریزی بیانگر باقی ماندن پالپ ملتهب است لذا باید میزان بیشتری از پالپ حذف گردد) ← شستشوی پالپ با 1/25% هیپوکلریت سدیم ← قرار دادن MTA یا هیدروکسید کلسیم روی پالپ ، MTA پاسخ بافتی عالی دارد مخلوط آن 3 به 1 با سرم و نیاز به حضور رطوبت چهت ستینگ دارد بنابراین پنبه مرطوب در دندان گذاشته می شود و ترمیم موقت انجام می شود یا حفره کامل با MTA پر می شود و با گاز خیس برای 3 تا 4 ساعت محافظت میگردد سپس 3 تا 4 میلیمتر MTA کرونال حذف و بلافاصله ترمیم نهایی انجام می شود.
رژنراسیون پالپ
رژنراسیون پالپ: توانایی ایجاد مجدد بافت پالپی آسیب دیده یا از دست رفته
رژنراتیو اندودانتیکس
رژنراتیو اندودانتیکس تکنیکهایی است جهت کنترل عفونت و رژنره کردن ( باززایی ) بافت زنده داخل فضای پالپ دندان نابالغ با پالپیت غیر قابل بازگشت بکار می رود تا تکمیل ریشه تسهیل گردد اکثر تکنیکهای رژنراسیون و مهندسی بافت نیاز به 3 عنصر مهم دارند 1- سلولهای بنیادی 2- موفوژنها یا فاکتورهای رشد 3- داربست (اسکافولد)
تکنیک انجام کار : درمان در دو جلسه انجام می شود جلسه اول ← بی حسی و ایزولاسیون ، ایجاد حفره دسترسی ، انجام دبریدمان با شستشوی فراوان هیپوکلریت سدیم 1/5 درصد و حداقل اینسترومنتیشن، قرار دادن خمیر کلسیم هیدروکساید یا مخلوط آنتی بیوتیک برای مدت 1-4 هفته داخل کانال (ماینوسایکلین به واسطه ایجاد تغییر رنگ برای دندان های قدامی توصیه نمی شود ) ← انجام ترمیم موقت جلسه دوم تزریق مپی واکائین 3% بدون وازوکانستریکتور جهت تسهیل تشکیل لخته خونی ، بستن رابردم ، حذف دارو از کانال با شستشوی فراوان توسط EDTA 17% خشک کردن کانال به کمک یک ابزار اندو که 1 تا 2 میلیمتر از آپکس رادیوگراف رد می شود لخته خونی در حدی ایجاد می کنیم که اجازه فرارگیری 3 تا 4 میلیمتر ماده ترمیمی را بدهد ← فرار دادن ماتریکس کلاژن قابل جذب ← قرار دادن MTA سفید (سبب تغییر رنگ دندانهای قدامی می شود) یا کلسیم هیدروکساید به عنوان پوشش (Capping) و در نهایت انجام ترمیم دائمی.
ری وسکولاریزاسیون پالپ (Revascularization)
ری وسکولاریزاسیون پالپ (Revascularization): بازگرداندن خونرسانی فضای پالپ ، در درمان دندانهایی با پالپیت غیر قابل بازگشت و یا نکروز با آپکس باز
ری وایتالیزاسیون پالپ (Revitalization)
ری وایتالیزاسیون پالپ (Revitalization): بازسازی بافت همبندی زنده در فضای پالپ ، در درمان دندانهایی با پالپیت غیر قابل بازگشت و یا نکروز با آپکس باز .در این روش درمانی پالپ رژنره (بازسازی) نمی شود
(الف) فضای کانال ریشه با یک داربست حاوی فاکتورهای رشد (GF) پر شده است ، که برای تحریک مهاجرت سلولهای بنیادی به فضای کانال و هدایت تمایز سلولهای مهاجر شده به درون لایهای odontoblast در بافتهای مجاور رها می شوند. فلش سفید، نشان دهنده آزاد شدن GF ها به بالای صفحه است. فلش های بنفش و آبی که به سمت بالا می روند ، جهت مهاجرت سلولی به داخل کانال را نشان می دهند. فلش های شکسته نشان دهنده (1) پریسیت های اطراف عروقی در بافت های محلی ، از جمله استخوان پریاپیکال و رباط پریودنتال ، ایجاد MSC های محلی و اجداد و (2) سلول های مهاجرت شده به فضای کانال و تغییر شکل متمایز به odontoblasts جدید است. (ب) اگر پاپیلا آپیکال (AP) هنوز وجود داشته باشد ، سلولهای موجود در این بافت (به عنوان مثال سلولهای بنیادی در پاپیلای آپیکال) ممکن است به همراه سلولهای دوردستتر از خون به داخل کانال جذب شوند. ج) اگر AP دیگر موجود نباشد ، سلولهای پریاپیکال (PA) و سلولهای دور از خون ممکن است به فضای کانال جذب شوند. پروتئین مرتبط با آملوبلاست اودنتوژنیک و CTGF / CCN2 (فاکتور رشد بافت همبند / خانواده CCN 2) ممکن است بر روی دیواره عاج پوشانده شود تا تمایز odontoblast را تسهیل کند. TGF-β و DMP-1 موجود در عاج ممکن است باعث تمایز odontoblast و تولید عاج جدید شود. BDNF ، فاکتور نوروتروفیک. bFGF ، فاکتور رشد فیبروبلاست . BMP ، پروتئین مورفوژنتیک استخوان. bv ، رگ خونی؛ DMP-1 ، ماتریس عاج فسفوپروتئین اسیدی 1؛ HGF ، فاکتور رشد کبدی. GDNF ، فاکتور نوروتروفیک مشتق از خط سلول گلیا. NGF ، فاکتور رشد عصب. SDF-1 ، فاکتور 1 مشتق از سلول استروما. TGF- β ، فاکتور رشد β را تغییر می دهد.