واژه نرمآکنه برابرنهاده فرهنگستان زبان فارسی است و بخش دوم آن از فعل آکندن به معنی پر کردن مشتق شدهاست. واژه پارانشیم از ریشه یونانیπαρέγχυμα – parenkhuma بمعنی ذات و جرم اصلی هر چیز و تنه و ماده احشایی برای شرح و توضیح جوهره و بن مایه یک ماده یا بافت، استفاده میگردد. این واژه نه تنها در سلولهای گیاهی، بلکه در سلول و بافت جانوری و بافت زمینه هم کاربرد فراوان دارد.
در بافت جانوری
پارانشیم یک ارگان (اندام) جانوری، بخش عملگر و کارای آن بهشمار میآید و نقطه مقابل استروما میباشد چراکه استروما ساختار یک بافت پیوندی را در یک اندام تعریف میکند که به عنوان بستره نرمآکنه را حمایت میکند.
در سرطان، پارانشیم همان یاختههای جهشیافته از یک ریشه و مبدأ را شامل میگردد حال آنکه استروما، بافت پیوندی و سلولهای آن است که این پارانشیم را احاطه کردهاست.
لازم به یادآوری است که در امبریولوژی پستانداران، سه لایه ساختاری برونپوست (اکتودرم)، درونپوست (اندودرم) و در میان این دو میانپوست (مزودرم) قرار دارد. با توجه به این سه لایه بنیادی، پارانشیم بیشتر اندامها یا از برونپوست (مغز و پوست از این لایه بهوجود میآیند) بوده یا از درونپوست (ششها و کبد و اعضای گوارشی از این لایه بهوجود میآیند) میباشند.
پارانشیم تعداد کمی از اندامها مانند کلیه و قلب، از میانپوست تشکیل میگردد درحالیکه استرومای تمامی ارگانها از میانپوست بهوجود میآیند.
- پارانشیم چند اندام مختلف:
نام اندام | پارانشیم |
مغز | نورون و سلول گلیال |
قلب | یاخته ماهیچهای (میوسیت) |
کلیه | نفرون (گُردیزه) |
کبد | هپاتوسیت |
لوزالمعده | جزایر لانگرهانس و لوزالمعده برونریز |
طحال | خمیره سفید و خمیره سرخ |