شریانها و وریدهای دستگاه گردش خون انسان جریانی پیوسته و تقریباً بدون نوسان را به مویرگها میرسانند به این صورت که دیواره کششی شریانهای بزرگی نظیر آئورت فشار خون پمپ شده توسط قلب در هر ضربان را در دیوارههای ارتجاعی برای چند دهم ثانیه ذخیره میکنند و سپس تدریجاً آن را به خون وارد میکنند تا جریانی یکدست نهایتاً به مویرگها برای تبادل مواد برسد.گفتنی است افزایش سن چنانچه موجب رسوبگذاری چربی یا بهطور کلی آرتریو اسکلروز شود این خاصیت کمرنگ تر شده و اختلاف فشار سیستولی و دیاستولی بارز تر میشود.
از گردش خون عمومی به ترتیب آئورت،شریانهای اصلی مانند شریان وداجی و زیر ترقوهای و سپس شریانهای بزرگ و شریانهای کوچک؛ کاملاً ویژگی عروق شریانی را دارند.
بهطور کلی شریان یک دیواره عضلانی دارد و اتساع پذیر است.
هر چه از شریانهای اصلی دورتر شویم دیواره نازک تر میشود. پس از شریانهای کوچک آرتریول هارا داریم که متاآرتریولها و مویرگها از آنها شاخه میگیرند. متاآرتریولها و مویرگها ذیواره عضلانی منظمی ندارند چرا که نقش آنها عمدتاً تبادلی است و نه صرفاً انتقال خون.همچنین مویرگها در ابتدای خود دارای یک تک فیبر عضلانی(Precapillary sphinter) هستند که میتواند برحسب نیاز بافت خونرسانی آن را کم و زیاد کند.
انواع مویرگها بر اساس پیوستگی غلاف اندوتلیال و غشاء پایه:
- پیوسته (Continuous) یا سوماتیک: فقدان منفذ در دیواره- موجود در تمام انوع بافتهای عضلانی، همبند، غدد برون ریز و دستگاه عصبیو در ششها و در بافت چربی یافت میشود.اگرچه دیواره این نوع مویرگها غیرقابل نفوذ است و فقط عبور آب و یون را امکان پذیر می کند ، اما اغلب آنها از جدار و شکاف های بین سلولی دیواره مویرگ امکان تبادل آب و سایر مولکول های بسیار کوچک بین پلاسمای خون و مایع بینابینی را فراهم می کنند. موادی که می توانند از بین سلولها عبور کنند شامل محصولات متابولیکی مانند گلوکز ، آب و مولکولهای کوچک آبگریزی مانند گازها و هورمونها و همچنین لکوسیتهای مختلف است.
- منفذدار (Fenestrated) یا احشایی: با حضور روزنههای خلال سلولی حلقوی متعدد در غشاء اندوتلیوم که توسط غشاء سلول محدود میشود. لایه قاعدهای پیوستهاست. در گلومرول کلیه و غدد درون ریز و روده دیده میشود.
- جیبمانند (Sinusoidal) یا ناپیوسته: مویرگهایی بسیار وسیع (تا ۴۰ میکرومتر) و دارای شکل نامنظم میباشند که سلولهای آندوتلیال پوشاننده آنها دارای منافذ بدون دیافراگم و تیغه پایه آنها غیر ممتد است. علاوه بر این، وجود فضاهای بزرگ بین سلولهای آندوتلیال باعث میشود که نه تنها پلاسما بلکه سلولهای خونی نیز از آن فضاها به بیرون راه یابند که این فضاها گاهی به وسیلهٔ ماکروفاژها اشغال میشوند، سینوزوئیدها در کبد، مغز استخوان و طحال دیده میشوند. این مویرگها مسیر پر پیچ و خم زیادی دارند که باعث کندی جریان خون میشود. سلولهای اندوتلیال لایهای ناپیوسته میسازد که با فضاهای عریضی از هم جدا شدهاند. دیافراگم ندارند. لایه قاعدهای ناپیوسته دارند. در کبد و اعضاء خونساز مثل مغز استخوان و طحال وجود دارد.