بدگمانی، پارانویا ( Paranoia) در تعریف عام آن، غریزه یا فرایندی از فکر است که تحت تأثیر اضطراب یا ترس به حالتی غیرمنطقی و وهم آلود در میآید.افراد پارانوئید معمولاً فکر میکنند که دیگران برای آزار و اذیت آنها میکوشند یا فکر میکنند که دیگران به دنبال توطئه علیه آنها هستند. پارانویا با فوبیا تفاوت دارد. افرادی که دچار فوبیا هستند ترس غیر منطقی دارند، اما به خاطر ترس و اضطرابشان دیگران را سرزنش نمیکنند. وارد کردن اتهامات غیرواقعی و عدم اعتماد معمولاً از دیگر نشانههای پارانویا است. به عنوان مثال، حادثه ای که اکثر مردم به عنوان یک حادثه یا تصادف تلقی میکنند، از منظر یک فرد پارانوئید ممکن است توطئه تصور شود.
دو شاخصه شناسایی توهمات پارانوئید (۱) آمادگی ذهنی پذیرش سستترین شواهد در حمایت از باورهای غیرواقعی و (۲) عدم توانایی در تشخیص شواهد و ادله مستحکمی است که افکار پارانوید را رد میکند.
نشانگان روان گسیختگی پارانویا
بعضی از نشانگان روان گسیختگی پارانویا:
- به راحتی دلخور شدن
- به دشواری به دیگران اعتماد کردن
- با هر گونه انتقادی مقابله کردن
- به خود ربط دادن اظهارات دیگران
- همیشه در حالت تدافعی بودن
- خصمانه و تهاجمی برخورد کردن و بیهوده بحث کردن
- قادر به کوتاه آمدن نبودن و رئیس وار رفتار کردن
- عدم توانایی در بخشیدن و فراموش کردن
- تصور اینکه مردم پشت سرشان حرف میزنند
- شکاکیت بیش از حد داشتن. به عنوان مثال، فکر میکنند که افراد دیگر دروغ میگویند یا طرحهایی برای تقلب کردن علیه آنها دارند.
- حس عدم اعتماد
- مشکل برقرار کردن روابط عادی یا صمیمی
- احساس آزار و شکنجه توسط دیگران
- باور نظریههای توطئه و بی اساس
- کژانگاری، مانند گمان به این که همکار شما میخواهد شما را مسموم یا صدای شما را ضبط کند.
- دشواریهای گفتاری
انواع پارانویا
پارانویا گونههای مختلفی دارد که بعضی از گونههای آن را میتوان برشمرد.
- توهم خیانت
- توهم خیانت جنسی
- توهم خودبزرگ بینی Megalomania
- توهم شکنجه
- توهم جسمی somatic hypochondriasis delusions
- توهم اورتومانیا
در روان گسیختگی پارانویا به نظر میرسد که شخص بیشتر گرفتار حالتهای بد رفتاری یا اندیشههای بد مانند دشواری در اندیشیدن، تمرکز، یا توجه میباشد.
از منظر روانشناسی
دادههای ذهنی افرادی که دچار پارانویا هستند و افکارشان بر اساس توهم آزاربینی (persecutory delusions) و باورهای غلط شکل میگیرد این افراد را به سلسله ای از تصورات باطل سوق میدهد. آنها تصور میکنند که مورد آزار و اذیت دیگران قرار میگیرند، تهدید میشوند، صدمه میبینند، تحت تعقیب قرار میگیرند، متهم میشوند، با آنها بدرفتاری میشود، از آنها سوءاستفاده میشود، با عصبانیت با آنها برخورد میشود، بازی داده میشوند و فریب میخورند، افراد پارانوید تصور میکنند این اعمال به وسیلهٔ افراد خاص یا گروههای خاصی از افراد یا دشمنان فرضی انجام میشود (کلبی (۱۹۸۱)، ص ۵۱۸). سه مؤلفه شناخت پارانویا عبارتند از الف) سوءظن بیپایه و بر اساس این فرض که دیگران میخواهند از آنها سوء استفاده کنند، به آنها آسیب برسانند یا در پی فریب آنها را هستند؛ ب) درگیری ذهنی توأم با شک و تردید نسبت به دوستان یا وابستگان و تردید نسبت به وفاداری یا صداقت آنها؛ ج) عدم اعتماد به دیگران به خاطر ترس بیپایه و تصور اینکه دیگران قصد دارند از اطلاعات خصوصی در مورد زندگی آنها سوءاستفاده کنند (رابینز ۱۹۹۷، ص ۳).
مثالهایی از پارانویای بالینی
بهطور کلی و با استفاده بیقید و شرط از اصطلاح پارانویا، میتوانیم بگوییم توهمات پارانویید میتوانند شامل مواردی چون اینکه شخص تصور میکند تحت تعقیب است، مسموم شدهاست یا به عنوان مثال شخص متوهم فکر میکند که یک شخصیت مهم سیاسی، ادبی یا ورزشی دورادور عاشق اوست. چنین توهماتی به عنوان جنون جنسی نیز شناخته میشوند. توهمات معمول پارانویید شامل این باور است که شخص خود را مبتلا به بیماریی تخیلی یا آلودگی انگلی میداند، یا اینکه باور دارد مأموریتی ویژه داشته یا اینکه برگزیده خداوند است، یا اینکه اعمال وی توسط نیرویی خارجی کنترل میشود.
بسیاری از حکام مستبد، به پارانویا مبتلا بودهاند. برای مثال استالین نمونه بارزی از شخص پارانویا بودهاست. با اینکه استالین دائماً دچار توهم توطئه علیه خودش بود، این مورد میتواند سؤال خوبی را به وجود بیاورد. استالین، در واقع دشمنان زیاد داشت اما در عین حال دچار توهم توطئه هم بود و فکر میکرد اطرافیانش دائماً مشغول دسیسه چینی علیه او هستند. آیا صرف داشتن دشمنان زیاد، برای ابتلا به پارانویا کفایت کند؟ این مبحث، موجب بروز مباحث فلسفی فراوانی گشته که به این لطیفه نیز منجر شدهاست: «اینکه تو پارانویا داری دلیل نمیشود که کسی آن بیرون نخواهد تو را بکشد.»
درمان پارانویا
درمان پارانویا بیش از هرچیز با رفتار درمانی (behavior therapy) انجام میشود که هدف آن کاستن از حساسیتهای فرد مبتلا، نسبت به انتقادها و همچنین تقویت تواناییهای اجتماعی او است. سر و کار داشتن با افراد پارانویید بسیار مشکل است زیرا بسیار زودرنج هستند و رفتارشان معمولاً خصمانهاست و از نظر احساسی بسیار بسته و نسبت به هر فعالیتی بی میل هستند.
به همین دلیل، درمان این مشکل، از پیشرفت کندی برخوردار است. برای درمان این افراد باید کوشش شود که در ابتدا چرخه شک و تردید او شکسته شود و او با تمرینهای آرامش بخش و روشهای کنترل اضطراب، از حالت انزوا خارج شود و کمکم با کمک پزشک و اطرافیان خود، تغییراتی اساسی در رفتارهای خود به وجود آورد.
گوشهگیری
بعضی از افراد پارانوید به شدت گوشهگیر هستند و بعضی دیگر نیاز دارند که دائماً در جمع باشند و از تنهایی نفرت دارند.